ابو نواس گفت: کوزه را شکست و زمین را از باده سیراب کرد.
فریاد زدم: مسلمانم! و ای کاش که خاک بودم!
۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۹:۲۰
ابو نواس گفت: کوزه را شکست و زمین را از باده سیراب کرد.
فریاد زدم: مسلمانم! و ای کاش که خاک بودم!
دانشمندی به دیدار پارسایی رفت، از یکی از دوستانش سخنی به میان آورد.
پارسا او را گفت: از این دیدار زیانکار شدی و سه جنایت ورزیدی:
کینه ی مرا به دوستی تیز کردی، دل آسوده ی مرا نگران داشتی و خویش را نیز متهم کردی!