قلم شکسته

مخاطب خیلی خیلی خاص من !!!
سلام
میگن که شایعه شده که گفتی به دوستات که به دوستاشون بگن که همه جا گفته باشند گفته ی تو رو که گفتی بر مبنای گفته ی علمای علم اخلاق که گفته اند از باب رفع حاجت در ضرورت شیرینی، قصد پرداخت شیرینی داری، چلوکباب با مخلفات.
گفته ها این گفته رو گفته اند که تاییدش البته فقط با گفته ی شما امکان پذیر است. 
در ضمن اینُ گفته باشم که طبق گفته ی دکتر ، بنده بر مبنای گفته های منابع معتبر، اصرار بر تداوم رژیم غذایی دارم به علل خاص متعدد جسمانی و روحانی!
فلذا این گفته ی منو مد نظر قرار بده که چون گفتی میخواهی شیرینی بدی، برای من، با توجه به گفته های پزشک، سفارش مخصوص رژیم بدی 
گفته باشم که بعد نگی نگفتم ها... 
حالا خود دانی

-----------------------------------------

ارادتمند - حقیر 

جماعتی بر این عقیده استوار اند که ، کوشش برای اتحاد، تلاش بیهوده ای خواهد بود که سرانجام مطلوب، نخواهد داشت
در پاسخ چنین گفتن را شایسته به نظر آمد که :
اولا که آدمی به امید زنده است و جریان دارد 
دوما یعنی در میان ما، حتی یک کلمه نیز وجود ندارد که بتوان بر آن توافق کرد و متحد شد، درحالیکه دشمنان ما، لاینحل ترین اختلافاتشان را در جهت منافع مشترک به کناری گذاشته اند 
سوما، آنچه که در پیش است، اتحاد و همدلی ما را میطلبد تا شاید به سلامت گذشتن عاقب باشد به امید خدا 
چهارما، دلایل بسیاری از. اختلافات ما، چندان هم مبنایی نیست که دوستان تصور میکنند
پنجما، گلوله، اصلاح طلب، اصولگرا، مسلمان، نامسلمان، چپ، راست، معتدل، منحرف، نمیشناسد 
ششما، طی مسیر بر چرخ گذشته نتیجه ای جز گذشته که گذشته ندارد و چرخیدن بر دور باطل از آدمی نباید هر چند که متاسفانه انتظار آن آید... 
و این داستان چندما، همچنان ادامه دارد تا دلتان بخواهد

----------

ارادتمند

حقیر 

زمانیکه باورهای ما دگرگون می شود، گزینش های ما نیز دگرگون خواهد شد. 
گزینش های بهتر، دستاوردهای بهتری را به همراه خواهند داشت . 

من معتقدم که ما عمر های بسیار طولانی تری را خواهیم دید. فناوری های نوین، حاظر و آماده اند. فقط باید آنها را بسط و نمو بیشتری داد. ما باید کم کم خود را آماده ی جامعه ای بی سن و سال کنیم. سالخوردگی مرضی است که می توان علاجش کرد. 

گاهی وقت ها، خالی از فایده نیست که آدمی، برگه ی بازجویی بلند بالایی برای خود طراحی کرده و در اتاق بازجویی خودساخته ای، تا آنجا که امکان دارد، از خجالت دل خویش، درآید. 
فقط، حواسمان باشد، سوالات خیلی شبیه هم نباشند، چه اینکه، دل نیز فریبمان میدهد. 
اتاق بازجویی را بیادآورید :
متهم: دل 
بازجو: صاحبدل
مورد اتهام: تهدید امنیت ملی روح و روان 
قاضی: وجدان

دلم میخواهد یک صبح بهاری که از خواب برمیخیزم

چون دیده بگشایم و مطابق عادت معمول چند ساله

رو سوی پنجره ی آگاهی کنم

ببینم همه جا پر است از خبرهایی خوش... 
خبر آزادی 
خبر رهایی
خبر رفع تبعیض
خبر کوچ ستم 
خبر برآمدن آفتاب
خبر آگاهی
خبر صداقت
خبر دوستی 
خبر با هم بودن 
خبر عشق 
خبر تکثر 
و خیلی دیگر از این خبر های خوب خوب... 
دل است دیگر 
گاهی اوقات، بیخود، دلش، چیزهای خوب خوب می خواهد 
میدانم، گرسنه که بشود، همه چیز یادش میرود... 
دل است دیگر 
ای کاش، این دل، که پر است از اعصابی که چون بادبانهای حساس و قوی عمل می کنند، یک موتور درجه یک ژاپنی اصل داشت که به سیستم هوشمند نیز مجهز شده بود... 
اما چه کنم دیگر...
دل ها هم دیگر چینی شده است... 
آری... 
دل است دیگر... 
گاهی، بیخود، چیزهای خوب خوب، زیاد می خواهد...

-----------------------------------

ارادتمند - حقیر 

چند ساله بودید 
اگر نمی دانستید چند ساله هستید ؟ 

(وین دایر)