قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته
مصطفی امینی «بیدار»

مالک و مدیرعامل هلدینگ بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول:
1- آژانس خبری بین المللی ایصال نیوز
2- ماهنامه اقتصادی سیاسی نهضت
3- آژانس خبری محلی نجف آباد نگار

مالک و مدیرعامل شرکت‌های:
1- بهساز قامتان بیدار
2- جوانه سبز رها
3- آسمان خراشان بیدار
4- داده کاوان ژرف اندیش
5- مرکز کارآفرینی و شتابدهنده بیدار
6- مرکز فنی ارتوپدی بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول انتشارات قلم شکسته
صاحب امتیاز و مدیرمسئول کانون آگهی و تبلیغات ارمغان نو

کارآفرین و فعال اقتصادی بخش خصوصی
شاعر، نویسنده و مترجم
یک علامه ای در ابتدای مسیر زندگی

دانشجو و دانش آموخته در رشته های
1- جامعه شناسی
2-روانشناسی
3- روزنامه نگاری
4- مطالعات فرهنگی و رسانه
5-حقوق

ایمیل: mostafaamini1990@gmail.com
نویسندگان

۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

حکیمی گفت: همچنان که تعادل مزاج آدمی بر اثر کفایت عنصرهای چهارگانه حاصل می شود، نظام دنیا نیز که به حیات آخرت می انجامد، به حصول نمی پیوندد مگر به هماهنگی چهار گروه از مردم، که همچون عناصر چهارگانه، در نظم دادن آدمیان می کوشند. 
نخست: صاحبان دانش و معرفت ، که سبب استواری دنیا و دینند و همانند آبند در عناصر دیگر. دوم: جنگاوران و سپاهیانند، که همانند آتشند در طبایع. سوم: بازرگانان و پیشه ورانند که فراهم آورندگان اسباب زندگی مردمند و همانند هوا اند. و چهارم: کشاورزانند که روزی مردم را فراهم می آورند و همچون زمینند. 
و همچنان که اگر یکی از عناصر فزونی گیرد و از حد خویش درگذرد، فساد به احوال مزاج راه می یابد، هر یک از این گروه ها نیز چون فزونی گیرند، احوال جامعه چنین خواهد شد!

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۰۱:۵۱
مصطفی امینی

آسمونُ دوست دارم
حتّی بیشتر از ستاره 
ولی این حرف قشنگُ
میزنم با کلّی ناله 
آسمون وقتی قشنگه
که باشه خورشید ستاره
آسمون به شرط خورشید
بدلش فایده نداره 
...
به ستاره ها بگوئید 
که خورشید، عزیز می مونه 
بیخودی، نقشه نریزند 
هنوزم خورشید همونه
هنوزم برای ما ها 
اسم اختر، یه نشونه
توی این شلوغی شهر 
یاد اون، تو دل می مونه
...
هنوزم مثل قدیما 
او یه مرد مهربونه 
هنوزم مثل یه شمعی 
توی تاریکی می مونه 
نداره ترسی ز سوختن 
میسوزه تا ره بمونه 
مثل خورشید که یه عمره 
ایستاده تا شب نَمونه
...
همگی به گوش، خبردار 
داره میده وعده بیدار 
به همون نشونی ای که 
گفته بود، میره شب تار 
به خدا یه روزی آخِر 
صبح میشه وعده ی دیدار 
سَحرِ، قرآن بخونید 
نزدیکه طلوع اون یار 
...
اینایی که نا امیدن 
وعده ی سیاهی میدن 
اینایی که دل بریدن 
رسم نامردا رو دیدن 
همگی به گوش، خبردار 
داره میشه صبح دیدار 
یه خبر دارم که نابه 
داره میشه فجر بیدار 
... 
قبل اون باید بدونید 
دو تا اتفاق تلخه 
یکیش از جانب بلخه 
میسوزه هر کی که فَلخه 
دومیش که خیلی تلخه 
میکشه هرکی که سَلخه
بین این دو تا نشونی 
روزگار اهل، تلخه 
... 
همگی به گوش، خبردار 
میگذره این شبای تار 
گِردِ این چرخ زمونه 
دائما اینجور نَمونه
وقت چرخیدن دنیا 
نزدیکه ، اینها، نشونه 
منتظر باشید عزیزان 
وقتشُ خدا میدونه

-------------------------------
با ارادت 

۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۲
مصطفی امینی