پرنده ای که آشیانۀ خویش را به بهای ویرانی آشیانه های دیگران، می سازد؛ در تند باد حوادث، تنها خواهد ماند. این مهم، در طبیعت، حدود و قوانینی دارد که انسان در تخطّی از آن، بی مانند است.
(با احترام - م.ا)
پرنده ای که آشیانۀ خویش را به بهای ویرانی آشیانه های دیگران، می سازد؛ در تند باد حوادث، تنها خواهد ماند. این مهم، در طبیعت، حدود و قوانینی دارد که انسان در تخطّی از آن، بی مانند است.
(با احترام - م.ا)
این انا الحق گفتنی که می بینی
حاصل خود ندیدن است و شیرینی
اوج افتادگی و فنا چه بود
هیچ دیدن، هر آنچه می بینی
(با احترام - م.ا)
از آن زمان که شد او
همه چیز ما
دیگر خودی نیست
که شیفتۀ آن باشیم...
(با احترام - م.ا)
چو غنچه می شکفد شکوفه خندان است
بهار آمده یاران جهان گلستان است
مبارک است این ماه نو شکفتن دهر
که فصل نو شدن انگار کوچ ادبار است
بهارتان زیبا، نوروزتان مبارک و همدلی هایتان افزون باد.
دعای دردانۀ پیامبر خاتم، بدرقۀ راهتان.
(با احترام - م.ا)
از بس که در هوای ربیع سوخته است
بوی بهار می دهد این اسفند آخر سالی...
(با احترام - م.ا)
منع تصویر کرده اند
خورشید را
ابرهایی
که حایل
اهل زمین و آسمانند.
(با احترام - م.ا)
هزاره هاست
که برایت می سوزم
و در غم هجر تو
ذره ذره آب می شوم
و تو
دورا دور
به دورم می گردی
دهشتناک تر از این بیداد
هم می شناسی؟
برق نگاهت پیداست
دریافته ام
دوستم داری
انکار مکن
می بینی که اسیرم
نای آمدن ندارم
تو بیا
مهراس
بگذار به آغوش هم برسیم
حتی اگر تاوانش
ویرانی منظومه ای باشد...
(مصطفی امینی)