افسانه ی عمر
چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ب.ظ
در کنج دلم ، عشق کسی خانه ندارد
کس راه در این کلبه ی ویرانه ندارد
دل را به کف هر که نهم ، باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان ، جز دل حسرت کش ما نیست
آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد
دل خانه ی عشق است ، خدا را به که گویم ؟
کآرایشی از عشق کس این خانه ندارد
در انجمن عقل فروشان ننهم پای
دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کنی قصه ز اسکندر و دارا
ده روزه ی عمر اینهمه افسانه ندارد
۹۳/۰۱/۰۶