امان از دست ذکاوت بهلول!
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ
فردی مشغول تلاوت قرآن بود که ناگاه بهلول سنگی برداشت و به او زد .
مستمعین گفتند: چرا به قاری قرآن سنگ میزنی ؟!!
گفت: چون او دروغ میگوید !
فتنه و بلوایی در شهر افتاد و خلیفه دستور داد تا بهلول را نزد او ببرند و شرح ماوقع کند .
بهلول گفت: من صوت او را گفتم ، قولِ او را نگفتم .
خلیفه گفت: چه میگویی بهلول ؟ مگر قول او از صوتش جداست ؟
بهلول گفت : اگر خلیفه فرمان دهد که باید کارگزاران شهر بی درنگ نزد خلیفه آیند و کارگزاران به جای آمدن نزد خلیفه ، هر روز فرمان خلیفه را بخوانند و به آن عمل نکنند ، آیا این کارگزاران راستگو هستند ؟
۹۳/۰۱/۰۹