حکمت 1
دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ق.ظ
زاهدی، پیرزن آسیابان را گفت: گندم مرا آرد کن! وگرنه به دعا خواهم که خرت سنگ شود.
زن گفت: خر رها کن! و دعا کن! تا گندمت، آرد شود.
۹۳/۰۵/۱۳
زاهدی، پیرزن آسیابان را گفت: گندم مرا آرد کن! وگرنه به دعا خواهم که خرت سنگ شود.
زن گفت: خر رها کن! و دعا کن! تا گندمت، آرد شود.