در احوال جنایت جیش العدل
برخی بازی ها، نتیجه اش، چقدر تلخ است برای آدمی ؛
اصلا حال ناخوشی پیدا می کنم موعد مشاهدت این بازی ها ...
حکایت حادثه ی پیش آمده برای این سربازهای وطن نیز، از همین نوع است.
یک گروه کوچک که اصلا توان نظامیش قابل مقایسه با حتی یک تیپ نظامی ما هم نیست، ببینید چطور، اعصاب و روان ما اهالی این دیار را، چندیست به خود مشغول داشته است.
و شگفتا که چه مانور قهرمانانه ای هم می دهد برای خودش ...
ماجرا اینجا دردآور تر می شود که چنانچه تبادلی صورت پذیرد، علاوه بر حریص تر شدن آنها، هیبت یگان های نظامی ما نیز فرو خواهد ریخت و خسارت فراوانی به تسلط روانی چتر امنیتی کشور خواهد زد.
و چنانچه تبادلی صورت نپذیرد، شهادت آن سربازها، مسئله ای نیست که بشود به راحتی فیصله داد وسرپوش گذاشت و کش نداد.
هزینه فایده هم که کنی، باز، شاهد توازن منطقی این معاملت نخواهی بود
امیدوارم راه سوم، تسکین درد این جدال باشد...
چه بگویم از درد...
دعا کنیم دستگاه دیپلماسی و کادرهای امنیتی، این مسئله را به نحوی که صلاح است، حل کنند چنانچه امکان پذیر است ...
بیش از هر مسئله ی دیگری، طولانی شدن زمان این حادثه، برای ما، خسارت آفرین است و بحران ساز
چه اینکه، آن گروه، با این ترفند، مانور تبلیغاتی چربی برای خود به راه انداخته است و امنیت روانی دیگر سربازان وطن را در مرزها، مختل تر ساخته است و خانواده های این عزیزان را در شرایط انتظار و اضطراب محصور .
تا یادم نرفته، بهتر است این را هم بگویم که نباید فرماندهان نظامی مربوطه، از بار مسئولیت پدیدآیی این حادثه، شانه خالی کنند.
حتما، دادگاه نظامی، باید سهل انگاری ایشان را در شرایط و نحوه ی استقرار این عزیزان سرباز، بررسی کند !
خدایا!
خود، حال ما بهتر می دانی
شرایط ما را می بینی
و به کِرده ی ما اشراف داری
کریما!
نمی دانم آخِر چرا
برخی ها که دم از اقتدار می زنند
اینگونه به درماندگی می افتند
حکایت کارهای تو ، حرف ها دارد ...
رحیما!
خود سبب ساز و چاره ای بنما
که حال سربازان وطن خوب نیست
و دست زمامداران ظاهرا کوتاه .
پناه بی پناهی ما، تنها تویی
آمین .