سوزها و سازها - واقف هندی
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ
ای به بزم شوق تو ، نالان بِهَر سو ، سازها
رفته در هر گوشه یی ، زان سازها ، آوازها
مَه جبینان جبهه سا ، بر آستانت از نیاز
نازنینان بر درت ، بنهاده از سر ، نازها
در هوای اوج توحید تو ، از سر می رود
طایران قُدس را ، سر رشته ی پروازها
رازهایت را بسی گفتند ، سر مستان عشق
همچنان هستند لیکن سر به مُهر آن رازها
از رگ و پی ، بنده واقف نِی ، همین در ناله اند
ای به بزم شوق تو ، نالان بِهَر سو ، سازها
۹۳/۰۱/۰۹