نیش و نوش - مولانا جلال الدین
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ
در زمانه ، هیچ زَهر و قند نیست
که یکی را ، با دگر پیوند نیست
زَهرِ ماران ، مار را ، باشد حیات
نسبتش با آدمی ، باشد ممات
خَلقِ آبی را بوَد ، دریا چو باغ
خَلقِ خاکی را بوَد ، آن مرگ و داغ
زید_ اندر حقّ آن ، شیطان بود
در حقِ شخص دگر ، سلطان بوَد
آن بگوید زید ، صدّیقِ سنی ست
وآن بگوید زید، گبرِ کُشتنی است
پس بدِ مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد ، این را هم بدان
در تکِ دریا ، گُهر با سنگهاست
فخرها ، اندر میانِ ننگهاست
۹۳/۰۱/۰۹