نیمه ی پر لیوان! ( یک نکته ی سیاسی )
در صفحه ی شطرنج سیاست، شاه هم که باشی، بخواهی یا نخواهی، مهره ای!
به سیاست ها و سیاستمداران آمریکایی باید احترام گذاشت؛ آنان آموخته اند برتریشان را در عمل، نشان دهند و نه در شعار.
---
نیمه ی پر لیوان، آنکه، نفت محدوده ی 50 دلاری و کمتر از آن، شانس یک توافق هسته ای (برد- برد) نه چندان پایدار را افزایش می دهد.
اوباما به این برگ برنده دست کم تا انتخابات آتی که از منظر عقلا، رقابتی کاملا زنانه خواهد بود، نیازمند است.
رئیس جمهور روحانی نیز، برای همراه نمودن بیشتر مجلس با خود از طریق چینش مطلوب کرسی ها (احتمالا بیشتر مجلسی تخصصی و کمتر سیاسی)، کنش عقلانی با محوریت مسئله ی هسته ای را، همچنان در دستور کار خود، نگه خواهد داشت.
---
خوش بینانه آنکه، علیرغم دشوار شدن شرایط در ماه های آتی، سال پیش رو سال موفقی خواهد بود.
سیاستمداران ایرانی، باید با تمهیدات مبتکرانه، تصور امکان سرنگونی نظام سیاسی ایران را، در ماه های آتی و با توجّه به ناگواری شرایط، از ذهن رئیس جمهور اوباما و مشاورانش، همچنان دور نگاه دارند.
در غیر اینصورت، نیمه ی خالی لیوان، چشمگیر تر خواهد شد!
---
یادمان باشد که در سالهای اخیر، تا کنون، قریب به 80 درصد وقایع در منطقه و جهان، مطابق منویّات سرکرده ها، بوقوع پیوسته است.
اقتدارهای منطقه ای که یادتان هست، حالا آشفتگی و ناامنی سرمایه گذاری را بنگرید!
بحران اقتصادی که یادتان هست؛ حالا پادشاهی دلار را مد نظر قرار دهید!
سکون اقتصادی و حرکت سرمایه که یادتان هست؛ حالا ذوق زدگی سرمایه ها برای حضور در بازارهای اروپایی و آمریکایی را در نظر بگیرید!
حرکت در حال توسعه ای ها به سمت صنایع ملّی نوظهور را که یادتان هست؛ حالا نابودی این صنایع در عصر جهانی شدن و تبدیل این موقعیت ها، به بازارهای مصرف و سرزمین های هدف را در نظر بگیرید!
پر واضح است که علیرغم هیاهوها، دیگران در موضع انفعالی محض قرار دارند!
روسیه نیز احتمالا به زودی کوتاه بیاید، سابقه اش گواه این مسئله است، شاید چرخشی به سمت عربستان و ترکیه در منطقه و لبخندی پشت پرده به ایالات متّحده!
و...
---
ایران باید بیش از پیش خودش را آماده کند!
مهره های منطقه ای، دل خوشی از سربازهای های ایرانی ندارند!
وزیر باید همچنان به ترمیم چهره بپردازد.
سربازان را همچنان باید در میدان نگاه داشت، کمک کنید تا سربازان قلعه شوند، یا فیل، یا اسب، امّا آنان را هرگز ترغیب به وزیر شدن نکنید، دستشان ییش از حد باز بشود، خراب می کنند.
حالا هنر این است که هوشمندانه و با تمهیدی همچون (راز سر به مهر) و با تداوم دیپلماسی خنده، بازی را به هم زد (نه مهره ها را به هم زد بلکه شاخ به شاخ شدن ها را تغییر موضع داد) ، لیکن ریسک آن بالاست، توصیه نمی شود. اگر ابزارش را به دست آوردید، در به هم زدن بازی، لحظه ای درنگ نکنید. یادتان باشد، هیاهو و جنجال نکنید. آرام. با خنده و محترمانه. خیلی با کلاس. از این بازی، بوی کیش و مات به مشام می رسد مراقب باشید.
به جامعه ی مدنی، بدبینانه و متوهمانه نگاه نکنید. آنها می توانند نیروهای کمکی خوبی باشند. تنفس بیشتر آنها، تجویز می شود. تنگ نظری نکنید.
---
آیا شما نیز موافقید که غول های جهانی، بازی گردان تحولات جهانی هستند؟
دست های پشت پرده ای که عروسک ها را مطابق میلشان می گردانند!
---
آری؛ در صفحه ی شطرنج سیاست، شاه هم که باشی، بخواهی یا نخواهی، مهره ای!
خیلی که تلاش کنی، می شوی شطرنج باز، مهره گردان، پشت پرده!
به شدت نیز موافقم که هنر این است که باشگاه شطرنج ایجاد کنی، کارخانه ی مهره سازی تأسیس کنی و قواعد بازی را وضع کنی!
از منظر من نیز، نه مهره ها و نه بازیکنان، بلکه باشگاه دارانِ خودکفایند که شایسته ی تمجید و احترامند