نیک و بد روزگار - صائب تبریزی
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۲۸ ق.ظ
ز خار زار تعلّق ، کشیده دامان باش
بهر چه میکشدت دل ، از آن گریزان باش
قد نهال ، خَم از بار منّت ثمرست
ثمر قبول مکن ، سرو این گلستان باش
در این دو هفته که چون گل ، درین گلستانی
گشاده روی تر از راز ِ این گلستان باش
تمیز نیک و بد روزگار ، کار تو نیست
چو چشم آینه در خوب و زشت ، حیران باش
کدام جامه به از پرده پوشی خلق است
بپوش چشم خود از عیب خلق و عریان باش
درون خانه ی خود ، هر گدا شهنشاهست
قدم برون مَنِه از حدّ خویش و سلطان باش
خودی به وادی حیرت ، فکنده است تُرا
برون خرام ز خود ، خضر این بیابان باش
ز بلبلان خوش الحان این چمن ، صائب
مرید زمزمه ی حافظ خوش الحان باش
۹۳/۰۱/۰۹