قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته
مصطفی امینی «بیدار»

مالک و مدیرعامل هلدینگ بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول:
1- آژانس خبری بین المللی ایصال نیوز
2- ماهنامه اقتصادی سیاسی نهضت
3- آژانس خبری محلی نجف آباد نگار

مالک و مدیرعامل شرکت‌های:
1- بهساز قامتان بیدار
2- جوانه سبز رها
3- آسمان خراشان بیدار
4- داده کاوان ژرف اندیش
5- مرکز کارآفرینی و شتابدهنده بیدار
6- مرکز فنی ارتوپدی بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول انتشارات قلم شکسته
صاحب امتیاز و مدیرمسئول کانون آگهی و تبلیغات ارمغان نو

کارآفرین و فعال اقتصادی بخش خصوصی
شاعر، نویسنده و مترجم
یک علامه ای در ابتدای مسیر زندگی

دانشجو و دانش آموخته در رشته های
1- جامعه شناسی
2-روانشناسی
3- روزنامه نگاری
4- مطالعات فرهنگی و رسانه
5-حقوق

ایمیل: mostafaamini1990@gmail.com
نویسندگان

به قلم مصطفی امینی 

اگر غفلت شود، احساس نا امنی، توسعه را با چالشهای فراوان مواجه می کند.  

انسان عصر مصرف انبوه، بسان غریبه ای است که در دو راهی زندگی، دچار سردرگمی شده است و به واسطۀ فرو رفتن در روزمرّه گیها، ناتوان از درک جزئیات، با فرار از واقعیتها، سعی در سرگرم کردن خود دارد و به دلیل محدودیت در دانش و آگاهی در چالشهای زندگی دچار مشکلات فراوان شده است.

سابقه زیست انسان در این کرۀ خاکی مملوء است از تلاش برای ایجاد و تثبیت امنیت تا بتواند مصون از هرگونه تعرض و تهدید، به امیال و آرزوهایش دست یابد و آنچه را که پیشرفت نامیده است، متعلق به خود کند؛ چنین است که فعلیت استعدادهای متکثر و متنوع آحاد یک جامعه، در سایۀ امنیت تحقق خواهد یافت، امنیتی که انگیزه بخش است و فقدان آن، زمینۀ بروز چالشهای متعددی را برای زندگی اجتماعی فراهم می کند.

در این میان، آنچه که اهمیتی فراوانتر از مفهوم امنیت دارد، مفهوم احساس امنیت است، به سخن دیگر؛ احساس نا امنی در جامعه ای به ظاهر امن و با ثبات، آثار و پیامدهای مخرّبی دارد که تبعات آن کمتر از توان تخریبی انفجار یک بمب در میدانی پر رفت و آمد در مرکز شهر نیست، فلذا می توان گفت که احساس نا امنی، کیفیت زندگی و بهره وری اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را دچار چالش می کند و ترس از نا امنی، نه تنها تأثیرات روانشناختی گسترده ای به دنبال دارد و هزینه های درمانی یک جامعه را افزایش می دهد بلکه مناسبات اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و اعتماد و امید را به نابودی می کشاند.

آنچه که احساس امنیت نامیده می شود، همان بُعد ذهنی امنیت است که در کنار بُعد عینی امنیت، نهادهای متعددی را در یک نظام اجتماعی به خود مشغول می کند؛ احساس امنیت از این منظر عبارت است از احساس مصونیت از خطر، احساسی که آرامش جسمی و روحی آدمی را تضمین می کند؛ بر این اساس، فردی که در جامعه احساس امنیت نکند، فردی نا امن و نا متعادل است که هراس بیرونی و درونی، سلامت او را مختل می کند.

۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۸
مصطفی امینی

اگر باور داریم در شرایط فعلی، کشور ما، یک رئیس جمهور مقتدر می خواهد که لبخندش، سرمایه های مادّی و معنوی خارجی جذب کند و عتاب و خطابش، لرزه بر اندام دشمنانی بیاندازد که با زبان خوش، فکر و روش خود را اصلاح نمی کنند؛ آیا جز این است، رئیس جمهوری که با رأی قطعی مردم انتخاب شده است، شایستۀ این اقتدار باشد.

۰۳ تیر ۹۶ ، ۱۶:۵۹
مصطفی امینی

اعتقاد نگارنده این است که ما در مسئله فلسطین، صادقانه و با اخلاص عمل نکرده ایم و چون عملکرد ما چنان نبوده است، هم در صحنه عملیاتی هزینه های بسیاری داده ایم و هم بر سیطره و هیمنه رژیم صهیونیستی، خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیر مستقیم، افزوده ایم.

۰۳ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۱
مصطفی امینی

شهروندان کنشگر شهری آباد می سازند، نظاره گری همراه با بی تفاوتی ، آبادانی به همراه نمی آورد؛
شورای اسلامی شهر و روستا، به پشتوانه اصول 7، 100، 103 و 106 قانون اساسی، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ بر این اساس، مهمترین کارکرد شوراهای اسلامی شهر و روستا، پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی،فرهنگی، آموزشی و رفاهی متناسب با بافت بومی شهر و روستا است. به نظر می رسد برخی از وظایف شوراهای اسلامی شهر ، مطابق ماده 71 "قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران" عبارت اند از:
_ انتخاب شهردار به مدت چهار سال و استیضاح و برکناری ایشان
_ تصویب نرخ خدمات شهری و کرایه حمل و نقل عمومی
_ اخذ توضیح از شهردار در موارد مبهم مربوط به شهرداری و مسایل شهری
_ نظارت بر امور تماشاخانه ها، سینماها و اماکن عمومی
_ تصویب لوایح برقراری یا لغو عوارض منطبق با سیاستهای دولت
_ تصویب اساسنامه موسسات وابسته به شهرداری
_ تصویب و نظارت بر معاملات شهرداری
_ تصویب، اصلاح، متمم و تفریغ بودجه سالانه شهرداری
_ تایید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری هر شش ماه یکبار
_ اقدام در جهت تشکیل نهادهای مدنی
_ نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و شهرداری
_ بررسی و شناخت کمبودها و نارساییهای شهر و تهیه طرحها و پیشنهادهای اصلاحی
و...
بیایید قوانین مربوط به اداره شهر و روستایمان را بخوانیم و مطالبه گر باشیم و نه بی تفاوت!

ارادتمند - مصطفی

۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۴:۰۵
مصطفی امینی

از سبزه بپرسید که این ولوله از کیست

حین موسم نوشکفتن شامخی چیست

وز باد بپرسید که می وزد خرامان

این هلهلۀ سبزه نباتات اثر کیست

آهنگ طبیعت شده کوک از پس سرما

مطرب ز چه این چنگ نوازی خبرت چیست

آن شاخه که رقصان شده در بزم طبیعت

ای شاخه، گل نو به تنت پیرهن کیست

گویی دِمن بزم طبیعت همه سبز است

این سبزه قبا بر تن عریان هبۀ کیست

فریاد که ای همره این فصل کجایی

این خانۀ گلگون شده از واسطۀ چیست

گویند که پاییز بود فصل حریفان

ای فاخته این نالۀ امروز تو از چیست

هدهد خبر آورد سلیمان دلم را

این همهمۀ عرش ز بیدار بهاریست

---------

نوروز دل با موسم شکوفه های طبیعت همراه باد

عیدتان مبارک 

ارادتمند - مصطفی 

1396/1/1

۰۱ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۵۳
مصطفی امینی

باید بدانیم در ذهن زنان جوان و تحصیل کردۀ ایرانی چه غوغایی ست، آنان نیمی از دانشجویان این کشور اند؛ این جمله، پاسخی ست که "هابرماس" در جواب سؤال از سرنوشت و آیندۀ ایران می دهد، براستی زنان اصفهانی تغییرات گسترده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استان را رقم می زنند؟

چند روزی ست که نتایج اولیۀ سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 منتشر شده است. از جمعیت پنج میلیون و 120 هزار و 850 نفری استان، نزدیک به نیمی از آن، یعنی حدود دو میلیون و 521 هزار و 373 نفر را زنان اصفهانی تشکیل می دهند، زنانی که تنها نزدیک به 200 هزار نفر از آنان ساکن مناطق روستایی استان می باشند. به سخن دیگر، زنان اصفهانی، خواسته یا ناخواسته، زیست شهری را به زندگی روستایی ترجیح داده اند.

نیازمندیهای روزنامه، شبه خبرگزاریها و سایتهای استان را که ورق زنیم، مملو است از آگهی های جورواجوری که خبر از استخدام کارمند زن می دهند. فراخوانهایی که گاهی به زرق و برقهای متعدد زینت داده می شوند و گاهی به یکی دو عبارت ساده بسنده می کنند، بعضی عناوین درشت و اغراق آمیز دارند و بعضی دیگر، صادقانه، کارمند دفتری استخدام می کنند.

بخش غیر دولتی استان، آکنده است از بانوان ستم دیده ای که برای حقوقی ناچیز امّا حلال، رنج و زحمت بیش از هشت ساعت کار طاقت فرسا را به جان می خرند، نه از بیمه بهره مند اند و نه حقوق مصوّب ادارۀ کار، ماهانه به حسابشان واریز می شود.

"حالا چند ماه کار کن ببینم چکاره ای"، "اوضاعمان که فعلاً خوب نیست، دستمان خالی ست"، "حقوقت باشد برای ماه بعد"، "دو ماه دیگر کار کن، با این سه ماه، یکجا پرداخت می کنیم"  

اینها، فقط و فقط، شرح مختصر افاضاتی ست که بانوان اصفهانی شاغل در بخش خصوصی، بعضاً، سر ماه، از زبان کارفرما، با گوش جان می شنوند، پرداختهای بخش دولتی نیز معوقه های پی در پی دارد، یقیناً بانوان اصفهانی از بیگاری متنفّر اند و ستاندن حقوق خویش را از درگاه الهی مطالبه می کنند. نه اینکه خدای ناکرده، کارفرمای اصفهانی در اندیشۀ معاش حلال نیست، نه، هرگز، بلکه ایشان معتقداند دخل اینروزهای بازار آزاد به خرجش نمی رسد، بازار راکد است و تکان نیز نمی خورد! الله اعلم.

۲۷ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۳۸
مصطفی امینی

هنوز فروردین سال 1395 به اردیبهشت سلام نگفته بود که خبر خودکشی جوان 20 ساله در محدودۀ فلکۀ شهدای شهر اصفهان، آغاز بهار بسیاری از شهروندان را با حادثۀ پایان بهار زندگی یک شهروند نوجوان، همراه کرد. هنوز سردی خاک، خنکای داغ ناکامی آن نو سفر را سبب نشده بود که خبر حادثه، شِکوه از پیشآمد خودکشی جوان 26 ساله ای در خانه اصفهان کرد که خود را به دار نا امیدی از زندگی آویخته بود، سرانجام این خودکشی کودک 11 سالۀ اصفهانی بود که انگشت اتّهام را به سوی پیامدهای عصر ارتباطات روانه کرد. مهر و موم شدن آمار خودکشی در استان، در حالی خبر از یک بحران اجتماعی می داد که ثبت بیش از 9 هزار واقعۀ طلاق در اسفند 1394، زنگ خطر فروپاشی کیان خانواده در استان را به صدا درآورده بود. ثبت نزدیک به 9 هزار واقعۀ طلاق در دیماه 1395، چیزی جز اثبات ادعای اسفند 1394 نبود؛ آماری که نیمی از آن متعلق به شهرستان اصفهان و نیمی دیگر متعلق به شهرستانهای استان بود.

گر چه شاید این ناملایمات اجتماعی در سطح استان بواسطۀ بی سوادی مردم و ناتوانی تطبیق با شرایط دوران گذار تلقّی شود، امّا داده ها حکایت دیگری دارند؛ در حالیکه مدیرکل آموزش و پرورش استان در تدارک جشن صفر رسانی بی سوادی در 17 منطقۀ استان برای سال 1396 می باشد؛ آمار بی سوادی فقط و فقط در شهرستان اصفهان به یک هزار نفر می رسد و بسیاری بر این باورند که امکان صفر رسانی بی سوادی در استان بواسطۀ دلایل متعدد از جمله ظرفیت مهاجر پذیری استان، دور از دسترس خواهد بود.

همین آذر ماه امسال بود که معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان اصفهان؛ اعتیاد، مشکلات اقتصادی و مسائل اخلاقی را به عنوان سه عامل کلیدی در بحث شیوع طلاق در بین خانواده های اصفهانی بر شمرد و خبر ناخوشایند افزایش آمار طلاق توافقی در استان را داد.

گر چه این ادّعا مطرح است که وابسته بودن معیشت اصفهانی ها به زاینده رود، در کشاکش خشک شدن این شریان حیاتی استان، سبب هجمۀ مسائل اقتصادی و اجتماعی به نصف جهان شده است، امّا سؤال اساسی این است که آیا می توان مسائل اجتماعی و بحرانهای تابعۀ آنرا تحت الشعاع یکی دو دلیل موردی قرار داد؟!

۲۶ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۳۵
مصطفی امینی