قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته
مصطفی امینی «بیدار»

مالک و مدیرعامل هلدینگ بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول:
1- آژانس خبری بین المللی ایصال نیوز
2- ماهنامه اقتصادی سیاسی نهضت
3- آژانس خبری محلی نجف آباد نگار

مالک و مدیرعامل شرکت‌های:
1- بهساز قامتان بیدار
2- جوانه سبز رها
3- آسمان خراشان بیدار
4- داده کاوان ژرف اندیش
5- مرکز کارآفرینی و شتابدهنده بیدار
6- مرکز فنی ارتوپدی بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول انتشارات قلم شکسته
صاحب امتیاز و مدیرمسئول کانون آگهی و تبلیغات ارمغان نو

کارآفرین و فعال اقتصادی بخش خصوصی
شاعر، نویسنده و مترجم
یک علامه ای در ابتدای مسیر زندگی

دانشجو و دانش آموخته در رشته های
1- جامعه شناسی
2-روانشناسی
3- روزنامه نگاری
4- مطالعات فرهنگی و رسانه
5-حقوق

ایمیل: mostafaamini1990@gmail.com
نویسندگان

۲۷ مطلب با موضوع «اجتماعی فرهنگی» ثبت شده است

اینکه تبحّر کافی در زبانی غیر از زبان مادریت نداشته باشی و قصد دوستی با غیر هم زبان کنی ، خیلی سخت است ! 
یکی در میان غلط می گویی و آنها نیز می خندند ! 
برخی هاشان، تا عقایدت را می فهمند، جبهه می گیرند، آنهم چه جبهه هایی ! 
خلاصه روزگاری شده است این آخر عمری برای ما ، هوای دوستی با خارجی ها ! 
جای همه ی دوستان خالیست در این زبان نفهمی ها

۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۴۹
مصطفی امینی

نیکوترین خُلق تواضع است و هر آنکس که گنج تواضع در کُنج دل بِنهاد ، همه روز از آن خُلق نیکو خرج تواند کرد و معاشرت کردن او با خَلق آسان بُوَد و همه کس در صحبت او آسایش یابند. 

۱ نظر ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۰۷
مصطفی امینی

( این موتور محرک اصلاح طلبی است ، فردا چه زود دیر می شود اگر امروز را درنیابی )
اصلاح طلب خردمند است ، صبور است ، امید وار است ، اما به روز هم هست و امروز را پُل فردا میداند . 
اصلاح طلب خانه ی امیدش را بر ستونهای استوار بنا می کند .
اصلاح طلب عهد شکن نیست ، فراموش کار هم نیست . 
اصلاح طلب ایمان دارد به آنچه میگوید و باور دارد به آنچه میکند . 
اصلاح طلب توجیه گر نیست و در صراط مستقیم به چپ و راست نه میزند و نه می رود! 
اصلاح طلب هر روز را صحنه عاشورا میداند و اصلاح طلبی را نیاز دیروز و امروز و فردا. 
اصلاح طلب با زندان نمودن اندیشه ها مخالف است و حصر اندیشمند را تحمل ندارد . 
اصلاح طلب رویش سبز است ، بهار سبز است ، اندیشه ی سبز است . 
حرکت اصلاح طلبی هم موسوی ست ، هم عیسوی ؛ هم محمدی است ، هم حسینی ؛ هم حسنی ست و هم مهدوی ؛ هرچه هست رویش است و بینش است و کوشش است .
اصلاح طلب دین را به حصر خود در نمی آورد ، قانون را به رای خود تفسیر نمی کند ، خود را مساوی دین و فوق قانون نمی داند ، نه دین سازی می کند و نه انحراف در دین بوجود می آورد .
اصلاح طلب نه ارزشهای دینی را مصادره می کند و نه به جنگ با اراده مردم می رود 
اصلاح طلب با مردم است و غم نان مردم دارد ، با دوستان رسم مروّت دارد و با دشمنان مدارا می کند . 
اصلاح طلب با رای مردم بازی نمی کند ، حتی با کلمات هم بازی نمی کند ، اما برای حفظ آزادی و کرامت مردم جانبازی ها می کند . 
اصلاح طلبی دریای اندیشه هاست و انتخاب کننده بهترینها ست و برای هر زمان و هر مکان بهترین راه را انتخاب می کند . 
اصلاح طلب متعصب و درمانده نیست ، متحرک و سازنده است . 
در یک کلام اصلاح طلبی ، پندار نیک ،گفتار نیک و کردار نیک است. 
( الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. )
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
احمد امینی

۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۰۶
مصطفی امینی

گاهی‌وقت‌ها که باید در وصف ِاحوال بهار‌های مختلف بنویسم، در اندیشه ی تحوّل فرو می روم، به خصوص در چگونگی این انقلاب‌های طبیعی که شگفتی‌ساز است.

مثلا همین آمد‌و‌شد فصل‌ها !

زمستان را نظاره کن، آفتاب طلوع می کند هر روز، امّا، توان ترمیم زخم‌های فصل سرما را ندارد، و در‌نهایت، مغلوب سوز طاقت فرسایش می شود و غروب غم‌انگیز، پایان‌بخش طلوع کوتاه، سرنوشت خواهد بود.

برآمدن‌و‌خفتن، قانون طبیعت است، برای همه‌ی فصل‌ها و برای همه‌ی خورشیدها، امّا، طلوع و غروب، در زمستان، حال دیگری دارد.

تو چه میدانی طوفان درون خورشید را در آن ایّام!  

آیا تا به حال به چرایی طلوع سردش، در آن یخبندان ، گلایه کرده ای؟

بعید می دانم.

می بینی، حتی در زمستان نیز، تابش آفتاب لازم است، حتی اگر از سوز سرما به خود پیچی !

پس، به تدبیر مردان آفتابی، گلایه مکن، که ایشان، بهتر می دانند، مصلحت زمان و زمانه را !

نباید نا امید بود، باید مدام تابید، امیدوارانه تابید، بدون منّت، مثل خورشید طبیعت، حتّی اگر بدانی که سوز زمستان، سرد خواهد کرد گرمای وجودت را !

به طبیعت دوباره بنگر

خورشید مدام می تابد، حتی در سرمای طاقت فرسای فصل یخبندان !

هیچگاه دیده ای نا امیدی خورشید را ؟

و این راز جاودانگی آفتاب است.  

شگفتا که چه قانون زیبایی دارد این طبیعت!

مدام به زمستان هشدار می دهد، با طلوع و غروب‌های هر روزش، امّا، هنگامی‌که، نا امید از کُرنش شد، دست قدرتمندش، چاره را در انقلاب می یابد و در پی آن تدبیر، بهار، هویدا می شود و تو، که نومید، احوال سرد را نظاره می‌کردی و افسوس می‌خوردی، دیده را فرو‌‌‌بندی بر آن ایّام، باران وجودت را سیقل دهنده‌ی چشم‌هایت می‌گردانی و با شور و نشاط، در بزم بهار، حضور می‌یابی، شادی می‌کنی، به دامان طبیعت می‌روی و ایّام شکفتن را سلام می‌گویی.

آری

این قانون طبیعت است، برای همه ی فصل ها و همه ی خورشید ها

پس بیخود ناله مکن

بگذار، تابش خورشید، بر ایّام یخبندان بتابد.

شاید در همین نزدیکی، زمستان، خود نیز، بهار شد و و بهار را، با هم، جشن بگرفتید.  

باید به بهاری شدن اجتماع انسانی امید فراوان داشت.

تصوّر می‌کنم که می‌توان قانون طبیعت را دور زد و بدون انقلاب، شاهد شکفتن مدینه بود.  

شاید پُرسی چگونه می شود فصل سرد جامعه را بهاری کرد، آنهم بدون انقلاب ؟!

پاسخت را می دانم و آن، در وجود فاصله‌هاست.   

به خورشید طبیعت بنگر؛ چقدر فاصله دارد با احوال زمستان و همین فاصله هاست که درک متقابل ایشان را ناممکن می سازد و دشمنی میانشان را صد‌‌چندان می‌کند و زمستان را زمستان و آفتاب را کم اثر!   

آری می‌توان قانون طبیعت را دور زد و بدون انقلاب، بهار شهر را با کاهش فاصله‌ی خورشید از احوال سرد فصل یخبندان، شاهد بود.

باید، آفتاب جامعه ی انسانی، برای دیدار آنچه بر مبنای قضاوت عالم ظاهر، زمستان می دانیم، خود را مهیّا سازد، مذاکره کنند و سنگ‌ها‌شان را وا‌بکنند، شاید، در بزم بهاری، همگان، مهمان بودند.  

لااقل بگذارید، این تدبیر آزموده شود، امید که این بار، زمستان، خود، سُرنای نوروز را سر‌‌ دهد و قانون طبیعت دور بخورد و انقلاب اجتماع در پستوی ذهن‌های نومید، به امانت ماند.

چه اینکه نشانه‌هایی در همین نزدیکی‌ها، رؤیت می شود اکنون. 

بیاییم به طبیعت بنگریم که درس های فراوان، می آموزدمان به آسانی.

سلام بهار مبارک‌باد.

ارادتمند

مصطفی امینی

بهار 1393

۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۰۹
مصطفی امینی

جماعتی بر این عقیده استوار اند که ، کوشش برای اتحاد، تلاش بیهوده ای خواهد بود که سرانجام مطلوب، نخواهد داشت
در پاسخ چنین گفتن را شایسته به نظر آمد که :
اولا که آدمی به امید زنده است و جریان دارد 
دوما یعنی در میان ما، حتی یک کلمه نیز وجود ندارد که بتوان بر آن توافق کرد و متحد شد، درحالیکه دشمنان ما، لاینحل ترین اختلافاتشان را در جهت منافع مشترک به کناری گذاشته اند 
سوما، آنچه که در پیش است، اتحاد و همدلی ما را میطلبد تا شاید به سلامت گذشتن عاقب باشد به امید خدا 
چهارما، دلایل بسیاری از. اختلافات ما، چندان هم مبنایی نیست که دوستان تصور میکنند
پنجما، گلوله، اصلاح طلب، اصولگرا، مسلمان، نامسلمان، چپ، راست، معتدل، منحرف، نمیشناسد 
ششما، طی مسیر بر چرخ گذشته نتیجه ای جز گذشته که گذشته ندارد و چرخیدن بر دور باطل از آدمی نباید هر چند که متاسفانه انتظار آن آید... 
و این داستان چندما، همچنان ادامه دارد تا دلتان بخواهد

----------

ارادتمند

حقیر 

۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۷
مصطفی امینی

آقا، این تکثر که میگن، مصداقش تو خونه ی ماست ... 
چرا ؟ 
خب الان میگم ... 
وقتی می نویسم یه چیزایی که یه خورده چیزه و جیزه و چیز میزه 
جای همه ی دوستان خالیه 
لشکری سویم روان است از عزیزان / که ای پسر جان داغ کردی باز تو در پیش شیران 
تازه این اولشه 
یکی از اعضاء ، که اصلا حسابی از خجالتم در میاد ، اون کلا به همه چیز انتقاد داره ... البته سنش ایجاب میکنه ... هنوز بچه اس ..چیزی تو دلش نسیت
حالا یه چیزی میگه ، من به بزرگی خودم می بخشم معمولا 
مدام میگه: تو حکومتی، تو مزدوری، تو نوکری، چرا رای دادی ، تو .... 
یکی دیگه از اعضاء که قربونش برم ، خیلی باصفاست ، هی میگه : 
تو ضد اسلامی، تو کافری، تو اجنبی پرستی، تو .... 
اون یکی دیگه که فی المجلس، اصلا سیاست رو قبول نداره، عشق است فوتبال 
مادر هم که مدام میگه : 
آخه پسر ، به تو چه این حرف ها ، وقت زن گرفتنته 
پدر هم که طبق معمول ، مواضع حساب شده ای داره و اعتدالی رفتار میکنه 
....
حالا دیگه خودتون حساب کنید، عواقب تکثر را 
بعضی وقت ها، در کشورهای جهان سومی، یه نموره دیکتاتوری هم لازمه 
والا 
... 
حالا بماند که تو خونه ی ما، دموکراسی ، کاملا حاکمه و همه حق دارند نظر خودشون رو دهند و رای خودشون رو بگن ، منتها همون چیزی که من میگم 
و این یعنی دموکراسی جهان سومی خونه ی ما که به تکثر نیز مزیّن است . 

۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۴۷
مصطفی امینی