قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته

هر آنچه عنایتی بوده است و امانتی ، دلنوشته ای و حکایتی ، شعری و شماتتی ، بیان می گردد بی هیچ مزد و منّتی

قلم شکسته
مصطفی امینی «بیدار»

مالک و مدیرعامل هلدینگ بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول:
1- آژانس خبری بین المللی ایصال نیوز
2- ماهنامه اقتصادی سیاسی نهضت
3- آژانس خبری محلی نجف آباد نگار

مالک و مدیرعامل شرکت‌های:
1- بهساز قامتان بیدار
2- جوانه سبز رها
3- آسمان خراشان بیدار
4- داده کاوان ژرف اندیش
5- مرکز کارآفرینی و شتابدهنده بیدار
6- مرکز فنی ارتوپدی بیدار

صاحب امتیاز و مدیرمسئول انتشارات قلم شکسته
صاحب امتیاز و مدیرمسئول کانون آگهی و تبلیغات ارمغان نو

کارآفرین و فعال اقتصادی بخش خصوصی
شاعر، نویسنده و مترجم
یک علامه ای در ابتدای مسیر زندگی

دانشجو و دانش آموخته در رشته های
1- جامعه شناسی
2-روانشناسی
3- روزنامه نگاری
4- مطالعات فرهنگی و رسانه
5-حقوق

ایمیل: mostafaamini1990@gmail.com
نویسندگان

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

دانی که را سزد صفت پاکی ؟
آن کو وجود پاک نیالاید 
در تنگنای پست تن مسکین 
جان بلند خویش نفرساید 
دزدند خود پرستی و خودکامی 
با این دو فرقه راه نپیماید 
تا خلق از او رسند به آسایش 
هرگز به عمر خویش نیاساید 
آنروز کآسمانش برافرازد 
از توسن غرور بزیر آید 
تا دیگران گرسنه و مسکینند 
بر مال و جاه خویش نیفزاید 
در محضری که مفتی و حاکم شد 
زر بیند و خلاف نفرماید 
تا بر برهنه جامه نپوشاند 
از بهر خویش بام نیفزاید 
تا کودکی یتیم همی بیند 
اندام طفل خویش نیاراید 
مردم بدین صفات اگر یابی 
گر نام او فرشته نهی، شاید

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۳
مصطفی امینی

هنگامیکه 
سرداری 
سروده ای می خواند
شعری زمزمه می کند
و یا از عشق و اتحاد و صلح می گوید
امیدوارتر می شوم

شاید 
روزی نه چندان دور
شاخه گلی نیز 
در دستانش بیابم 
عزم ملاقاتی 
در گامهایش ببینم 
شوق دیداری 
در دیدگانش احساس کنم 
و عشقی را که
کینه ها را 
حصرها را 
حبس ها را 
برطرف سازد

هرگز 
فراموش نمی کنم 
روزی را که 
در نهایت خشم 
بر سر دار 
فریاد برآوردم: 
( چرا چنین می کنید؟ )
و دیدم 
حلقه ی اشک را 
در دیدگانش 
در حالیکه می گفت: 
( من نیز دل دارم ) 

آری 
می خواهم 
چنین 
دلخوش باشم 
آرزو کنم 
و جور دیگر ببینم 

آی آدم ها 
نا امیدم مکنید 
حتی اگر می دانید 
که آن سردار 
که سر دارد 
دل ندارد 

بگذارید 
در خیال خویش 
دلخوش باشم 
شاید 
در همین نزدیکی
دیدم 
دار 
سرم را دارد 

می خواهم 
تا آنروز 
خیال کنم 
سردار هم 
دل دارد 
مثل من 
که سر دار هم 
دل دارم 

پس نگویید 
که سردار 
دل ندارد 
می خواهم 
بر این خیال بمانم 
که او نیز 
دل دارد 
حتی
اگر 
در باورتان
این، یک دروغ بزرگ باشد...

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۱
مصطفی امینی

به دنیا آمدوم ناخواسته، ای دل 
گذر کردوم همی از دیر و از گل 
سه روزی آمدوم اینجا به بازی
که سرخوش باشم و از خویش راضی
ز دیروزم گذشت و برنگرده
خدایا بی وفایی، دوره گرده
همی امروزم ای دل رو به موته 
کلامش آخر و حالش یموته
ز فردا هم خبر، این دل نداره 
که باشه یا نباشه، بی قراره 
همی دیدوم ز این رسم زمونه 
هزاران درس و پند و هم بهونه 
کنون گویم تو را ای دوست، نکهت 
که هرگز بر نگرده چرخ عمرت 
همی باید که تا هستیم اینجا 
بدونیم قدر یکدیگر به مولا 
مبادا یاد یکدیگر، جفا شه 
تموم خنده هامون بی وفا شه
مبادا قدر یکدیگر ندونیم 
فراموشی بشه، درس بخونیم

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۰
مصطفی امینی

آنانکه شمع آرزو، در بزم عشق افروختند 
از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند
دی مفتیان شهر را، تعلیم کردم مسئله 
و امروز اهل میکده، رندی ز من آموختند 
چون رشته ی ایمان من، بگسسته دیدند اهل کفر 
یک رشته از زنّار خود، بر خرقه ی من دوختند
یا رب چه فرّخ طالعند، آنانکه در بازار عشق 
دردی خریدند و غمِ، دنیای دون بفروختند
در گوش اهل مدرسه، یا رب، بهایی شب چه گفت؟ 
کامروز، آن بیچارگان، اوراق خود را سوختند

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۹
مصطفی امینی

گوشه گیرانی که رو در خلوت دل کرده اند
رشته جان را خلاص از مهره گل کرده اند
اهل دنیا در نظر بازی به اسباب جهان
حلقه ای هر لحظه افزون بر سلاسل کرده اند
کارافزایان که دنبال تکلف رفته اند
زندگی و مرگ را بر خویش مشکل کرده اند
بر رخ بی پرده مقصود، کوته دیدگان
پرده ها افزون ز دامان وسایل کرده اند
مد احسان می شمارند این گروه تنگ چشم
چین ابرویی اگر در کار سایل کرده اند
از ورق گردانی افلاک فارغ گشته اند
خرده بینانی که سیر نقطه دل کرده اند
دوربینانی که نبض ره به دست آورده اند
خار را از پای خود بیرون به منزل کرده اند
گوشه گیرانی که دل را از هوس نزدوده اند
خلوت خود را ز فکر پوچ، محفل کرده اند
از پی روپوش، واصل گشتگان همچون جرس
ناله های خونچکان در پای محمل کرده اند
لنگر تسلیم از دست تو بیرون رفته است
ورنه از موج خطر بسیار ساحل کرده اند
کشتگان عشق اگر دستی برون آورده اند
خونبهای خویش در دامان قاتل کرده اند
در بهار بی خزان حشر، با صد شاخ و برگ
سبز خواهد گشت هر تخمی که در گل کرده اند
چشم می پوشند صائب از تماشای بهشت
رهنوردانی که سیر عالم دل کرده اند

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۸
مصطفی امینی

به دردی که زخمش پدیدار نیست 
به زخمی که با مرهمش کار نیست 
به جوش و خروش خُم پر شراب 
به مستان از نشئه، در پیچ و تاب 
به مینای بشکسته بر دست مست 
به مستی که مالد، به دیوار دست 
به پشت کمانیّ و پر پیچ تاک 
که عمری نشسته ست بر روی خاک
به آئینه ی قلب رندان پیر 
به پیران میخواره ی سر به زیر 
به رند نظر باز بی نام و ننگ 
که زد شیشه ی شرم و عفّت به سنگ 
به لبخند جامی، که شد پر ز خون 
به اندوه پیمانه ی واژگون 
به بدمستی باده خوار فکار 
به مخموری صبح شب زنده دار 
به ته جرعه هایی که شد سهم خاک 
به افشرده ی پاک و جانبخش تاک 
به لبهای مینای صهبا فشان 
به زر ریزِ سر پنجه ی زر فشان 
به جام تهی از شراب رنود 
به صهبای سرخ و به جام کبود 
به چرخشت، آن حجله ی دُخت تاک 
به تاک، آن برومند فرزند خاک 
به لبهای پُر خون ساغر قسم 
به می بهتر از جمله بهتر قسم 
به رنگ دل انگیز صهبا قسم 
به آب حیات گوارا قسم 
به خورشید رخشان و تابنده ماه 
که روز است؛پایان شام سیاه. 

۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۷
مصطفی امینی

ضمن پافشاری بر بعضی انتقادها و یادآوری برخی مطالبات همچون حصرها و حبس ها، امیدوارم مسئولان مربوطه و نهادهای تصمیم گیر، تمهیدات لازم را در نظر گرفته باشند.

ضمن احترام به باورهای مذهبی، لیکن هیچ دلیلی وجود ندارد، تحت هر شرایطی و هر رویدادی، ما بطور گسترده، در مسائل عراق، دخالت آشکار و یا رویارویی چراغ روشن داشته باشیم.

به هر حال باید مراقب تله های امنیتی سرویس ها، عربستان و گروه های تندرو بود. انشاء الله مردمان عراق، مشکلات خویش را بر طرف خواهند کرد. باید بهانه ی هر گسترش دامنه ی خشونتی را به مرزهای کشورمان، سلب کنیم.

البته می توان کمک هایی به مردمان عراق کرد که لزومی بر رسانه ای کردن آنها نیست. حداقل، خواهشا، فعلا از تقابل چراغ روشن پرهیز گردد.
ضمن احترام به احساسات پاک و دلسوزانه ی هموطنان عزیز نسبت به اماکن مقدس و مردمان ستم دیده ی دیار همسایه.

باید ماهیت داعش، بطور دقیق مورد واکاوی قرار گیرد، این گروه، نمی تواند آن چیزی باشد که نشان می دهد!

۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۳
مصطفی امینی